بیمه برتر: ادامه مدل و مدیریت فعلی یعنی همین سراشیبی که در آن افتاده ایم. یعنی بروز فسادهای هزار میلیاردی و انتصابات جریانی و فامیلی، افزایش بیکاری و تورم، ....
به گزارش بیمه برتر: دستشان در یک کاسه است؟ چه فرقی می کند چه کسی روی کار بیاید؟ وضعیت بدتر می شود که بهتر نخواهد شد. جملاتی که من و شما بارها در تاکسی و فروشگاه و سطح شهر شنیده ایم. شاید مردم حق دارند اینگونه فکر کنند، سالها و دوره ها، گذشته و وضعیت مردم دائما سخت تر شده و رقم فسادها بزرگتر. از بابک زنجانی و خاوری تا سلاطین سکه خودرو و ...
به گزارش بولتن نیوز، یک مساله روشن است؛ ادامه مدل و مدیریت فعلی یعنی همین سراشیبی که در آن افتاده ایم. یعنی بروز فسادهای هزار میلیاردی و انتصابات جریانی و فامیلی، افزایش بیکاری و تورم، رشد معظلات اجتماعی و سوختن استعداد میلیون ها جوان نخبه ایرانی که رانت و لابی ندارند.
آقایان! بی پرده سخن بگویم؛ بدون تحول اساسی در رویکردها و عملکردها، شرایط بدتر می شود که بهتر نخواهد شد.
امروز در مجلس دیدم نمایندگانی که در مخالفت وزیر پیشنهادی تعاون، کار و رفاه اجتماعی سخن گفتند، اعلام کردند وزیر تعاون باید کسی باشد که قبلا وزیر بوده و در حد ریاست جمهوری باشد مانند آقای شریعتمداری! سخن عجیبی است که شاید گوینده به همه ابعاد آن توجه نداشته است.
آقایان! مگر امروز صندوق های بازنشستگی با بحران ورشکستگی مواجه نیستند؟ چرا باید 80 درصد حقوق بازنشستگان از منابع دولت پرداخت شود؟ مگر همه نمی گویند که مجموعه های وزارت کار حیات خلوت مافیا و لابی های سیاسی است؟ مگر نمی گویید که مجموعه های اقتصادی این وزارتخانه در نسبت با ظرفیت های موجود بسیار کم بازده هستند؟ مگر نمی گویید بیکاری از بزرگترین مشکلات کشور است؟ خب این شرایط محصول مدیریت کیست؟ آیا نتیجه عملکرد همان کسانی نیست که شما آنها را الگوی مناسبی برای وزارت تعاون معرفی می کنید؟ آقایان این حرف عجیب نیست؟
امروز مدیریت اجرایی کشور به چند ویژگی مهم نیاز دارد؛ نخست آنکه نوار سوء تدبیر گذشته باید پاره شود و طرحی نو درانداخته شود، قطعا باید نیرو و انگیزه جوانی جایگزین رویه های کند و فرسوده قبلی شود. انتصاب مدیران دانشمند نیاز دیگر کشور است تا درگیر سعی و خطا و اشتباه نباشیم. تجربه مدیریتی با کارنامه، تاکید می کنم با کارنامه موفق معیار دیگر گزینش مدیران دولتی است. تعهد و جهادی و انقلابی بودن نیز شرط ضروری موفقیت در شرایط جنگ اقتصادی با دشمن است.
آز آقایان مخالف سوال می کنم؛ کدام شرط را آقای عبدالملکی ندارد؟ آیا ایشان از نظریه پردازان برجسته اقتصادی و اقتصاد مقاومتی در کشور نیست؟ آیا ایشان یک سوم اشتغال کشور را ظرف 4 سال با نیم درصد منابع ایجاد نکرده است؟ چند مدیر در سطح ملی می شناسید که دو نیم برابر تکلیف برنامه، دستاورد داشته باشند؟ چند چهره دانشگاهی اقتصادی می شناسید که فهم و قدرت اجرایی عبدالملکی را داشته باشد؟
سالها است که دکتر عبدالملکی را می شناسم، همیشه او را یک مدیر جهادی و پرکار یافتم که روزانه به گواه بسیاری از نزدیکان 16-17 ساعت کار می کند. آقایان چند مدیر عالم پرکار در این سطح داریم؟
عبدالملکی نشان داده که در حوزه آکادمیک نیز صاحب نظر و نظریه پرداز است. دانشیاری دانشگاه در 35 سالگی، تدریس مقاطع ارشد و دکتری، دهها رساله و مقاله و کتاب تخصصی و سخنرانی در دانشگاه های بین المللی و بانک جهانی و تسلط به زبان های عربی و انگلیسی، گواه این مدعا است.
دیدم می گویند عبدالملکی تجربه کمتری از کسانی دارد که 30 -40 سال سابقه وزارت دارند. طول مدیریت اشخاصی که کار را به اینجا رسانده اند نقطه تیره کارنامه آنها نیست؟ اگر زودتر عرصه را واگذار می کردند بهتر نبود؟ کارنامه مهمترین معیار سنجش عملکرد افراد است و عبدالملکی نشان داده که هر کجا بوده عامل جهش و تحول شده است. اجازه بدهید چند مورد را اشاره کنم؛ ایجاد 693 هزار شغل در چهار سال (دو نیم برابر برنامه)، رشد 6 برابری سودآوری مجتمع بزرگ اقتصادی امداد (با گردش 40 هزار میلیاردی) پس از عضویت عبدالملکی در هیات مدیره، تحول در صندوق بیمه روستائیان و عشایر و ...
عبدالملکی در سالهای 89 تا 91 یعنی در زمان ادغام وزارتخانه های تعاون، کار و رفاه اجتماعی با عضویت در هیات امنای صندوق بیمه روستائیان و عشایر از نزدیک با این وزارتخانه در ارتباط بود و در کمیته امداد نیز بزرگترین کارفرما وزارت کار بوده و عملا عمده تعاملات برون سازمانی کمیته با این وزارتخانه صورت گرفته و به این واسطه آشنایی خوبی با ساختار وزارت کار برای او ایجاد شده است.
به این موارد، که برای احراز شایستگی تصدی وزارت کار کافی هستند، پروند سفید عبدالملکی را هم اضافه کنید. قاطعانه می گویم هیچ نقطه سیاه اخلاقی و مالی در پرونده او وجود ندارد. همین پاکدستی و فسادستیزی است که باعث نگرانی جریان های فساد شده و می شود انتظار داشت تا زمان رای گیری در صحن با تمام قوا برای تخریب عبدالملکی تلاش و خرج کنند.
به زعم بنده امروز می تواند سرآغاز یک تحول بزرگ اقتصادی، اداری و اجتماعی در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و معرفی یک الگوی شایسته برای جوان گرایی و مدیریت جهادی باشد. سرآغازی که با جوانی مانند شهید دیالمه و شهید باقری ها کلید خواهد خورد.
به گزارش بولتن نیوز، یک مساله روشن است؛ ادامه مدل و مدیریت فعلی یعنی همین سراشیبی که در آن افتاده ایم. یعنی بروز فسادهای هزار میلیاردی و انتصابات جریانی و فامیلی، افزایش بیکاری و تورم، رشد معظلات اجتماعی و سوختن استعداد میلیون ها جوان نخبه ایرانی که رانت و لابی ندارند.
آقایان! بی پرده سخن بگویم؛ بدون تحول اساسی در رویکردها و عملکردها، شرایط بدتر می شود که بهتر نخواهد شد.
امروز در مجلس دیدم نمایندگانی که در مخالفت وزیر پیشنهادی تعاون، کار و رفاه اجتماعی سخن گفتند، اعلام کردند وزیر تعاون باید کسی باشد که قبلا وزیر بوده و در حد ریاست جمهوری باشد مانند آقای شریعتمداری! سخن عجیبی است که شاید گوینده به همه ابعاد آن توجه نداشته است.
آقایان! مگر امروز صندوق های بازنشستگی با بحران ورشکستگی مواجه نیستند؟ چرا باید 80 درصد حقوق بازنشستگان از منابع دولت پرداخت شود؟ مگر همه نمی گویند که مجموعه های وزارت کار حیات خلوت مافیا و لابی های سیاسی است؟ مگر نمی گویید که مجموعه های اقتصادی این وزارتخانه در نسبت با ظرفیت های موجود بسیار کم بازده هستند؟ مگر نمی گویید بیکاری از بزرگترین مشکلات کشور است؟ خب این شرایط محصول مدیریت کیست؟ آیا نتیجه عملکرد همان کسانی نیست که شما آنها را الگوی مناسبی برای وزارت تعاون معرفی می کنید؟ آقایان این حرف عجیب نیست؟
امروز مدیریت اجرایی کشور به چند ویژگی مهم نیاز دارد؛ نخست آنکه نوار سوء تدبیر گذشته باید پاره شود و طرحی نو درانداخته شود، قطعا باید نیرو و انگیزه جوانی جایگزین رویه های کند و فرسوده قبلی شود. انتصاب مدیران دانشمند نیاز دیگر کشور است تا درگیر سعی و خطا و اشتباه نباشیم. تجربه مدیریتی با کارنامه، تاکید می کنم با کارنامه موفق معیار دیگر گزینش مدیران دولتی است. تعهد و جهادی و انقلابی بودن نیز شرط ضروری موفقیت در شرایط جنگ اقتصادی با دشمن است.
آز آقایان مخالف سوال می کنم؛ کدام شرط را آقای عبدالملکی ندارد؟ آیا ایشان از نظریه پردازان برجسته اقتصادی و اقتصاد مقاومتی در کشور نیست؟ آیا ایشان یک سوم اشتغال کشور را ظرف 4 سال با نیم درصد منابع ایجاد نکرده است؟ چند مدیر در سطح ملی می شناسید که دو نیم برابر تکلیف برنامه، دستاورد داشته باشند؟ چند چهره دانشگاهی اقتصادی می شناسید که فهم و قدرت اجرایی عبدالملکی را داشته باشد؟
سالها است که دکتر عبدالملکی را می شناسم، همیشه او را یک مدیر جهادی و پرکار یافتم که روزانه به گواه بسیاری از نزدیکان 16-17 ساعت کار می کند. آقایان چند مدیر عالم پرکار در این سطح داریم؟
عبدالملکی نشان داده که در حوزه آکادمیک نیز صاحب نظر و نظریه پرداز است. دانشیاری دانشگاه در 35 سالگی، تدریس مقاطع ارشد و دکتری، دهها رساله و مقاله و کتاب تخصصی و سخنرانی در دانشگاه های بین المللی و بانک جهانی و تسلط به زبان های عربی و انگلیسی، گواه این مدعا است.
دیدم می گویند عبدالملکی تجربه کمتری از کسانی دارد که 30 -40 سال سابقه وزارت دارند. طول مدیریت اشخاصی که کار را به اینجا رسانده اند نقطه تیره کارنامه آنها نیست؟ اگر زودتر عرصه را واگذار می کردند بهتر نبود؟ کارنامه مهمترین معیار سنجش عملکرد افراد است و عبدالملکی نشان داده که هر کجا بوده عامل جهش و تحول شده است. اجازه بدهید چند مورد را اشاره کنم؛ ایجاد 693 هزار شغل در چهار سال (دو نیم برابر برنامه)، رشد 6 برابری سودآوری مجتمع بزرگ اقتصادی امداد (با گردش 40 هزار میلیاردی) پس از عضویت عبدالملکی در هیات مدیره، تحول در صندوق بیمه روستائیان و عشایر و ...
عبدالملکی در سالهای 89 تا 91 یعنی در زمان ادغام وزارتخانه های تعاون، کار و رفاه اجتماعی با عضویت در هیات امنای صندوق بیمه روستائیان و عشایر از نزدیک با این وزارتخانه در ارتباط بود و در کمیته امداد نیز بزرگترین کارفرما وزارت کار بوده و عملا عمده تعاملات برون سازمانی کمیته با این وزارتخانه صورت گرفته و به این واسطه آشنایی خوبی با ساختار وزارت کار برای او ایجاد شده است.
به این موارد، که برای احراز شایستگی تصدی وزارت کار کافی هستند، پروند سفید عبدالملکی را هم اضافه کنید. قاطعانه می گویم هیچ نقطه سیاه اخلاقی و مالی در پرونده او وجود ندارد. همین پاکدستی و فسادستیزی است که باعث نگرانی جریان های فساد شده و می شود انتظار داشت تا زمان رای گیری در صحن با تمام قوا برای تخریب عبدالملکی تلاش و خرج کنند.
به زعم بنده امروز می تواند سرآغاز یک تحول بزرگ اقتصادی، اداری و اجتماعی در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و معرفی یک الگوی شایسته برای جوان گرایی و مدیریت جهادی باشد. سرآغازی که با جوانی مانند شهید دیالمه و شهید باقری ها کلید خواهد خورد.
0 دیدگاه