امیرمحمد زند زاده ۱ مهر ۱۳۵۷ در تهران است.امیرمحمد زند بازیگر ایرانی است.امیرمحمد زند در دانشگاه La sapienza رم ایتالیا در رشته کارگردانی تحصیل کرده. «یک آن اشتباه» اولین ساخته بلند امیرمحمد زند محسوب میشود. امیرمحمد زند بازیگر دانشآموخته سینما، پیش از فیلم حیرانی در فیلمهایی نظیر «اتوبوس شب»، «تقاطع» و «شب حورا» نقش آفرینی کردهاست.
زندگی شخصی
خانواده
امیر محمد زند بازیگر 42 ساله کشورمان متولد تهران است.او فرزند دوم خانواده است و یک خواهر کوچک تر و یک برادر بزرگتر از خود دارد اما متاسفانه پدر خود را از دست داده است.
احترام به مادر
او در مورد مادر خود می گوید: از پیامبر خدا (ص) پرسیدند برای رضای پروردگار چه باید کرد؟ فرمودند: جلب رضایت مادر و تا سه مرتبه پرسیدند و پیامبر همان را فرمودند. در مرتبه چهارم فرمودند: پس از مادر، به پدرتان نیکی کنید.
تحصیلات
فارغ التحصیل لیسانس رشته کارگردانی سینما از دانشگاه لاسپیرز ایتالیا است او همچنین در رشته مهندسی شبکه رایانه ای تحصیل کرده است
ازدواج
این هنرمند محبوب هنوز ازدواج نکرده و مجرد است
تجدیدی
من همیشه در تمامی مقاطع تحصیلی تجدیدی داشتم و تابستانهایم با تجدیدی میگذشت؛ مثلا جغرافیای سال دوم راهنمایی و جبر دوم دبیرستان اما درسهایی که دوست داشتم مثل ادبیات را با نمره ۱۸ قبول میشدم ولی از درس جبر همیشه تجدید میگرفتم.
درسهای دوستداشتنی من تاریخ، ورزش، ادبیات و علوم بود. یادم میآید در آن زمان اگر تجدیدی میگرفتیم برای گرفتن نمره قبولی در دروس تجدیدی کل تابستان را باید سر کلاس میرفتیم تا بتوانیم شهریور دوباره امتحان دهیم.
علاقه به فخیم زاده
خارج از هر گونه تملقی آقای فخیم زاده در کار خود استاد است و همکاری با کارگردانی که می داند از کارش چه می خواهد بسیار شیرین و لذت بخش است
نقش منفی
نقش های منفی بیشتر در سریال ها دیده می شوند و برای بازیگر نیز جای کار بیشتری دارند
همچنین گره های زیادی را در ذهن مخاطب بوجود می آورد. افرادی که تا به حال بازی های مرا دنبال کرده اند همگی بر این باورند که بازیگر تک بعدی نیستم چرا که تا به حال نقش های متفاوت زیادی بازی کردم
آشپزی
من در ایتالیا تحصیل و سال ها در رم زندگی کرده ام
در این کشور غذاهای دریایی مانند میگو، پاستا و پیتزا جزء غذاهای اصلی رژیم غذایی ام محسوب می شدند؛ بنابراین با پخت این غذاها آشنایی دارم البته میگو را بیشتر در رستوران میخ ورم چون پخت آن شرایط خاصی دارد و غذای پولدارهاست و ما از این پولها نداریم (خنده)
سربازی
در سربازی ام هم اتفاق های عجیب و غریبی افتاد که مثل فیلم بود لبته بگویم که بعدا از آن هم فیلم ساختند همان طور که گفتم دوران سربازی ام در اردکان یزد در سپاه پاسداران سپری شد
در آن دوران اتفاقی افتاد و یکی از همخدمتی های من خودش را کشت و من شدم متهم به آن اتفاق و این داستان برگرفته شد برای سریال به دنیا بگویید بایستد این سریال زندگی واقعی من بود
هم خدمتی من با اسلحه بنده خودکشی کرد و من متهم به قتل ایشان شدم، ولی بعد از چند وقت فهمیدند که او خودکشی کرده و من تبرئه شدم
دقت به پوشش
فکر کنم از حدود 20 سالگی لباس خوب پوشیدن برایم خیلی جدی و مهم شد
ولی تا قبل از آن در انتخاب لباس دقت خوبی نداشتم. در واقع از آن زمان بود که سعی کردم بحث پوشش را جدی تر دنبال کنم و در انتخاب لباس دقت بیشتری داشته باشم
شروع فعالیت
من در استودیو بدیع (مرکز خدمات صنایع فیلم ایران) کار می کردم
در آن مکان با آدم های سینمایی زیادی ارتباط داشتم، در سال 76 به مدرسه آزاد بازیگری رفتم و برای اولین بار به آقای کیانوش عیاری معرفی شدم و نقش کوتاهی را در سریال هزاران چشم ایفا کردم
زندگی با نقش !
من اصولا بازیگری نیستم که مرتبا با نقشم زندگی کنم و خودم را درگیر آن کنم
به نظر من، می شود دقیق تر به نقش رسید، منتهی به این شرط که بازیگر فایل عظیمی از شخصیت های مختلف را در پس ذهنش داشته باشد تا در مواقع لزوم به آن مراجعه کند
فیلم های سینمایی
● ترانه پاییزی (۱۳۸۷بهمن زرین پور)
● اتوبوس شب (کیومرث پوراحمد ۱۳۸۵)
● تقاطع (ابوالحسن داودی ۱۳۸۴)
● شب حورا (ملت خواه)
● رخ دیوانه (داودی)
● ریوا (نوروزی)
● سرشاخ (محمود معزمی)
● حیرانی (علی عزیمزاده)
● تله فیلم قلب از غروب
مجموعه های تلویزیونی
● ماه و پلنگ (احمد امینی ۱۳۹۵)
● چرخ و فلک ایپزود هستی (۱۳۹۵)
● خانه مهر (مجید عباسی۱۳۸۱)
● هزاران چشم (کیانوش عیاری)
● نسیم رؤیا (کاظم بلوچی)
● او یک فرشته بود (علی رضا افخمی)
● به دنیا بگویید بایستد
● ما چند نفر
● عملیات ۱۲۵ سری دوم
● زمین انسانها (ابوالحسن داودی)
● ستایش (سعید سلطانی)
● فوق سری (مهدی فخیم زاده)
● زمستان گرم
● آرش و پدر زن
● در حصار آرزو
0 دیدگاه