سامیه لک متولد خرداد ماه سال ۱۳۵۹ است ، یک خواهر کوچکتر دارد و مشغول به تحصیل در رشته مهندسی معماری در امارات است ، سامیه لک با مادر و خواهرش در امارات زندگی می کند ، از فعالیتهای هنری اش مرگ تدریجی یک رویا، آواز در باران، قلب یخی و خانه بی پرنده را می توان نام برد.
متولد چه سالی هستید؟
خرداد سال 1359 به دنیا آمدم.
چند خواهر و برادر دارید؟
یک خواهر دارم که چند سالی از من کوچکتر است هر چند که ما به لحاظ اخلاقی با هم بسیار متفاوت هستیم اما به هم بسیار وابسته و علاقهمندیم، من و خواهرم در امارات تحصیل میکنیم.
سامیه لک دوست دارد در زندگی شخصیاش به چه چیزی برسد؟
آرامش و خوشبختی…
وقتی برای اولین بار تصویرت را در تلویزیون دیدی چه احساسی داشتی؟
راستش را بخواهید من با خودم حسابی کلنجار رفتم که نباید از خودم موقع دیدن تصویر انتقاد زیادی داشته باشم، چون این سریال اولین تجربه بازیگری من بود و من برای اولین بار بود که حضور در جلوی دوربین را تجربه میکردم. به همین خاطر وقتی تصویرم را دیدم برعکس خیلیها از کار و تصویرم بدم نیامد.
عکسالعمل خانوادهتان چه بود؟
آنها بسیار خوشحال شدند و به من تبریک گفتند.
اوقات فراغتتان را چه کار میکنید؟
ورزش میکنم… فیلم میبینم و ساز میزنم.
از بین بازیگران جوان بازی چه کسی را میپسندید؟
از بین خانمها بازی گلشیفته فراهانی را دوست دارم و از آقایان هم بهرام رادان را میپسندم.
خصوصیات بارز سامیه لک چیست؟
اینکه همه آدمها را دوست دارم و تا به حال بد کسی را نخواستم و دلم نمیخواهد دل کسی را بشکنم.
چند سال است خارج از ایران زندگی میکنید؟
حدود شش سالی میشود که در کشور امارات زندگی میکنم.
چرا به این کشور رفتید؟
برای ادامه تحصیل به دبی رفتم و در رشته مهندسی معماری در آن کشور مشغول به تحصیل شدم.
از زندگی در آن کشور راضی هستید؟
بله، امارات کشور بسیار آرامی است، از طرفی به ایران بسیار نزدیک و هر وقت که اراده کنم میتوانم راحت به ایران بیایم.
زندگی به تنهایی و دور از خانواده برایتان سخت نیست؟
سخت هست ولی این سختی باعث شد که من درسهای زیادی بگیرم و روحیه و ریسکپذیری و استقلالطلبی در من بیشتر شود.
شنیدیم به واسطه یکی از دوستان فریدون جیرانی برای این کار معرفی شدید، تست دادید و درنهایت انتخاب شدید؟
بله، این در حالی بود که بازیگری برای من هیچ وقت دغدغه نبود، من به بازیگری فکر میکردم منتهی همان طور که ممکن است بسیاری از آدمها به آن فکر کنند.
شما در بدو ورودتان به عالم بازیگری بسیار خوششانس بودید و با کارگردان بزرگی کارتان را آغاز کردید؟ کارگردانی که به کشف استعدادهای ناشناخته مشهور است؟
بله، من حتی قبل از اینکه با آقای جیرانی کار کنم علاقه زیادی به نوع کارها و تفکراتشان داشتم، همیشه نوشتهها و مقالاتشان را دنبال میکردم شاید دلیل اصلیاش آن بود که پدرم علاقه زیادی به سینما و کارهای آقای جیرانی داشت و از سالهای دور مطالب و نوشتهها و فیلمهای ایشان را دنبال میکرد و همین مسئله سبب شد تا من هم با تفکرات فریدون جیرانی از همان سالها آشنا شوم.
نمیترسیدید در مقابل این همه بازیگرحرفهای بازیتان اصلا به چشم نیاید؟
نه… چون بازیگران مقابل من همگی میدانستند که من نابازیگر هستم، به همین خاطر توقع زیادی از من نداشتند در عین حال به من کمک میکردند تا بتوانم بازی بهتری را ارائه بدهم.
برای رسیدن به این نقش با چه کسی مشورت کردید؟
سعی کردم با آقای جیرانی راجع به شخصیت مارال، نوع تفکر و دغدغههایش حرف بزنم و به نقطهنظرهای مشترک برسیم این مشورت به من کمک زیادی برای نزدیک شدن به مارال کرد.
قصد دارید از این به بعد بازیگری را به طور حرفهای دنبال کنید یا…؟
اگر کار خوبی به من پیشنهاد شود چرا که نه… بازیگری حرفهای است که به تو اجازه میدهد جای خیلیها قرار بگیری، اتفاقی که در شرایط عادی در زندگیات نمیافتد، در هر حال من همیشه از خدا میخواهم آن چیزی را به من بدهد که لیاقتش را دارم. مطمئن باشید اگر لیاقتش را داشته باشم و به صلاحم باشد در این حرفه میمانم.
از مارال چه چیزی در شما به عنوان یادگاری ماند؟
اینکه میتوانم به دیگران هم تکیه کنم، قبلا همیشه فکر میکردم باید همه کارها را به تنهایی انجام دهم اما الان دوست دارم در بعضی از جاهای زندگی به کسی تکیه کنم.
سامیه لک بعد از حضور در این سریال چه تغییری کرد؟
یک مقدار اعتمادم را نسبت به دیگران از دست دادم
منبع:ایران ناز
0 دیدگاه